خرم آن کس که غم عشق تو در دل دارد

شاعر : عبيد زاکاني

وز همه ملک جهان مهر تو حاصل داردخرم آن کس که غم عشق تو در دل دارد
زيبد آنرا که چنين شکل و شمايل داردجور و بيداد و جفا کردن و عاشق کشتن
رند ديوانه کجا گوش به عاقل داردعاشق دلشده را پند خردمند چه سود
هرکه بر پاي دل از عشق سلاسل داردمبتلائيست که اميد خلاصش نبود
مدعي باشد اگر چشم به ساحل داردتا دم بازپسين غرقه‌ي درياي غمش
حاصل آنست که انديشه‌ي باطل داردهرکه خواهد که کند از تو مرادي حاصل
ميل بوسيدن سرپنجه‌ي قاتل داردميکشد ساعد سيمين تو ما را و عبيد